زندگی...

صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد شویم

زندگی...

صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد شویم

نقدی بر اشعار فروغ (از زبان شجاع الدین شفا)


لطفا بخونید و نظرتون رو در این مورد بگین
 

فروغ فرخزاد شاعره معاصری است که سبک و شیوه خاصی را در شعر و ادبیات فارسی ابداع نمود .

او تمام احساسات خود را بی پروا و بدون پرده پوشی در قالب شعر بیان کرده و همین بی پروایی است که او را از دیگر شاعران متمایز کرده است .

عمده شاعران زن در تاریخ ادبیات ایران ، یا جزء دربار خاندان سلطنتی بوده اند و یا از طبقات مذهبی که هر یک از آنها در حیطه خاصی شعر می گفته اند و به سختی می توان شعر آنها را از شاعران مرد تشخیص داد ، اگرچه شعر آنها از احساسات رقیق زنانه بی بهره نیست ولی هیچیک از آنان همانند فروغ تمایلات شهوانی و خواسته های درونی خود را به صراحت بیان نکرده اند .

به نظر من مهمترین مسئله ای که فروغ را از دیگران جدا می سازد این است که ، همه انسانها دوست دارند که تمایلات و خواسته های درونی خود را پنهان کنند ولی فروغ نه تنها آنها را پنهان نساخته ، بلکه با زبان شعر و به شیواترین کلام این احساسات را روی کاغذ آورده است .

یکی از دلایل استقبال از اشعار فروغ ، شفافیت سخنانش و رک بودن کلام اوست بدون اینکه به عادات موجود در جامعه توجهی داشته باشد .

فروغ توانست برای خود مکتب مشخصی بوجود آورد که البته هنوز تا حد کمال هنر فاصله زیادی دارد ، ولی عناصر اصلی این مکتب یعنی قدرت توصیف ، شور و حرارت فراوان ، تجسم بی پردهء عواطف و احساسات ، و توجه خاص به جنبه جسمانی عشق می باشد .

فروغ هنرمندی است که گناهش فقط توصیف آن احساساتی است که اگر هم گناهکارانه باشد ، بسیاری از ما بیش از او از لحاظ داشتن این احساسات گناهکاریم به اضافه این گناهی که خیلی از مدعیان اصلاح دارند و او ندارد ، که ایشان برای پوشاندن آنچه فکر می کنند دست به دامن گناه دیگری می زنند که دورویی و ریا نام دارد . کدام یک از ما می توانیم ادعا کنیم که هرگز این تمناهای ناگفتنی را در دل خود احساس نکرده ایم ؟

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
هستی یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

سلام
فروغ مث یه شهاب بود که لحظه ای درخشید اما تا ابد تو ذهن ما یادش میمونه
همه ما هزاران احساس خوب و بد داریم که اکثر اوقات از ترس قضاوت دیگران سرکوبش میکنیم اما فروغ از هیچ قضضاوتی نمیترسید
واین یعنی زندگی

هستی سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:17 ق.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

سلام
شاید احساسای برانگیخته شده از عشق خوب باشه از نظر ما
اما همه اینو نمیفهمن وما از ترس نادرست فهمیدن دیگران احساسمونو پنهان میکنیم
گاهی هم از غرور زیاد.........
موفق باشی
یا حق

امین شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:56 ب.ظ http://corbis.blogsky.com

صلام.!

متاسفانه فرهنگ قدیمی و عقب اقتاده ما مخوصوصا در این چند دهه اخیر باعث میشه که ما ها تمایلات و احساساتمون رو نتونیم خوب بیان کنیم.....و افرادی چون صادق هدایت...فروغ فرخ زاد و ... همیشه از زمان خود جلو بودند و کسی هم قدرشون رو ندونست!

راستی شجاع الدین شفا هم یکی از نویسندگان بنام و خوش قلمی هست..که فکر می کنم الان باید در فرانسه باشه...



با
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد