زندگی...

صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد شویم

زندگی...

صبح ها وقتی خورشید در می آید متولد شویم

گند زدن

بحثی که این چند  روزه خیلی تو دانشگاه داغه موضوع لو رفتن قضیه معاون حراست دانشگاه با یکی از دختراست ... طبق حرفای یکی از اساتید که روحانی هستن این آقای محترم (البته مثلا محترم) از موردی که دخترخانوم داشته و موقعیت خودش بهره برده و به اصطلاح از اون آتو گرفته و ... باقی ماجرا

استادمون می گفت ما در حد تلفنیشو در جریان بودیم ... باقیشو خدا عالمه ...

جالبه که همین آقا محترمه سال قبل به خود ما گیر داده بودن و طوری وانمود میکردن که انگار معصومن و ما دچار گناه کبیره شدیم....

اینه که میگن ماه همیشه پشت ابر نمیمونه

دیروز دانشجوها در دانشگاه تحصن کردن ... اونم چه تحصنی ... فقط به یک سری حرف بین خودمون منجر شد که باید مجوز تحصن داشته باشیم و جالب اینجاست که حتما باید از خود حراست مجوز گرفت .... این بود تحصن ما !!!!!!!!!!!!!!

فقط خدا میدونه که چقد از حق دانشجوها پایمال شده و اون پرونده های حراست چقدر از روی نامردی تشکیل شده یا نشده ....

به نظر شما آدم میتونه چیکار کنه تو این جامعه ای که تنها تو سر جوونا زدن ....

مطلب بعدی رو میخوام در مورد طرح حجاب بگم

نظرات 2 + ارسال نظر
صخره چهارشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:42 ب.ظ

سلام دوست من
خوبی؟
من معمولا حرف بد نمی زنم ولی اینجا باید منظور رو ادا کرد بر حسب وظیفه...
همشون آشغالن
هر چی ماموره آشغاله
دختر بدبخت رو تو خیابون به جرم بد حجابی می گیرین می برن چه بلا ها که سرش نمی آرن
خاک بر سر کثافتشون که به اسم دین می کنن
الهی که ور بیفتن
آخی مردم ، خالی شدم
دوباره فوقش می یان می گیرن ایندفعه یه دندون دیگم هم می شکنه یا شاید گردنم
بیخیال
دروغ می گم مگه با این مردم بی لیاقت
.
.
.
خوب و خوش و پیروز باشی
دعام کن.

[ بدون نام ] جمعه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:47 ب.ظ http://corbis.blogsky.com

صلام.!

واقعا این موجودات پست ارزش فحش دادن هم ندارند!...

باز دم این بچه های پلی تکنیک گرم...که به غیرتشون برخورده...یه کاری می کنند!...

با
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد